نامه وارده
در تاریخ معاصر بختیاری سه شخصیت هم نام وجود دارد که این شباهت اسمی باعث گردیده است تا در معرفی آنها از سوی بسیاری اشتباهاتی صورت گیرد. این سه شخص عبارتاند از:
1- میرزا ابوالقاسم خان بختیاری پسر ابراهیمخان ضرغام السلطنه
2- دکتر ابوالقاسم بختیار پزشک شهیر بختیاری
3- ابوالقاسم خان بختیار پسر لطفعلی خان امیرمفخم
مدتی پیش یک سایت مدعی مطلبی منتشر و ادعا کرده بود ابوالقاسم خان یکی از فرماندهان نیروهای بختیاری در فتح اصفهان و تهران و جنگ جهانی اول، همان کسی است که در فاصله سالهای 1320 تا 1332 شمسی چند حرکت را علیه دولت مرکزی رهبری کرد. نویسنده مطلب که با عاریت گرفتن برخی کلمات و تمسک به برخی تحلیلهای سطحی و نادرست تلاش کرده بود ژست عالمانهای به خود بگیرد، متأسفانه تشابه اسمی دو شخصیت، وی را به اشتباه انداخته و نتوانست بین این دو شخصیت هم نام تفکیک قائل شود، بدتر آن که ذوقزدگی گردانندگان این سایت محلی از انتشار این مطلب، باعث گردید تا چشم بسته اقدام به انتشار این مطلب نموده و چند گاف بزرگ را به کارنامه جنجالی خود بیفزایند.
ابوالقاسم خان بختیاری فرزند ارشد ابراهیمخان ضرغام السلطنه بود. مدتی حاکم قمشه بود اما از سوی دستگاه استبداد مورد هتک حرمت قرار گرفته و مدتی به حبس افتاد.در جریان فتح اصفهان فرماندهی یک گروه از نیروهای بختیاری را بر عهده داشت. وی که در این نبرد سرنوشتساز، قهرمان بیبدیل بختیاریها بود با نمایش زیبایی از شجاعت و مهارت، توپچیهایی که راه پیشروی بختیاریها را سد کرده بودند، هدف قرار داده از بلندای ساختمان به زیر افکند و اسباب پیروزی بختیاریها را در فتح اصفهان فراهم کرد.
صفایی در خصوص نقش ابراهیم خان ضرغام السلطنه و پسرش ابوالقاسم خان در فتح اصفهان نوشته است«باری چنان که دیدیم نقش ضرغام و فرزندش ابوالقاسم خان در فتح اصفهان نقش مهمی بود و هرگاه به یاد بیآوریم که شکست اصفهان تا چه حد در اعاده رژیم قانونی مشروطه و تزلزل بنیان استبداد اثر داشته حق این پدر و پسر را در استقرار مشروطه هرگز نمیتوان فراموش کنیم(صفایی، بیتا، ص 18)».
در جریان جنگ جهانی اول به دعوت حاج آقا نورالله نجفی به همراه یکصد و پنجاه نفر از سواران بختیاری مأموریت پیدا کرد به قم رفته و شاه را که قصد داشت تهران را به سمت اصفهان ترک نماید همراهی کند. در حوالی قم با سربازان روسیه وارد جنگ شدند اما به دلیل کمبود تجهیزات و مهمات مجبور شدند به طرف اصفهان عقبنشینی کنند و برای مدتی شهر اصفهان را در کنترل خود داشته باشند. با ورود سربازان روسیه به اصفهان، بسیاری از رجال سیاسی و مذهبی که در اصفهان پناه گرفته بودند روانه خاک بختیاری شدند. خانه ابوالقاسم خان در سفید دشت اولین منزل و مأوایی بود که رجال سیاسی و دینی که تحت تعقیب نیروهای انگلیس و روسیه بودند را در آغوش میگرفت و پناه میداد.
با تشکیل دولت ملی در کرمانشاه و بعد از شکست بختیاریها در جنگ عزیزآباد به ميل خود و به دستور پدر با پنجاه نفر از سواران شخصي و قريب دويست و پنجاه نفر داوطلب بختياري به اتفاق تعدادی دیگر از خوانین جوان بختیاری به كرمانشاه حركت كرده به حركت ملي مجاهدين پيوستند؛ و به عنوان یکی از فرماندهان دولت ملی در جنگ با روسها رشادتها از خود نشان داد.
وقتی در سال 1334 قمري قشون روس كرمانشاه را تصرف کردند و عثمانيها مجبور به عقبنشینی شدند. ابوالقاسم خان و خوانين و سواران بختياري از راه لرستان به خاك بختياري بازگشتند. در كوههاي لرستان با ايل «سگوند» زدوخورد خونيني صورت گرفت، مجبور شدند از خوزستان به بختياري بروند در اطراف دزفول نيز با نيروهاي انگليس و اعراب طرفدار آنها درگير شدند، تلفات سنگيني به بختياريها وارد شد. چند تن خوانین جوان بختیاری اسير و تحويل كاپيتان «نويل» انگليسي گرديده به بصره منتقل و زنداني شدند؛ اما ابوالقاسم خان با دليري و سرسختي و جنگ و گريز خود را به رود كارون انداخت و در حال شنا به سربازان انگليسي مستقر در كرانهي رود تیراندازی ميكرد تا از آب به سلامت بيرون آمده رهسپار بختياري شد درحالیکه از همراهان او تنها هشت نفر باقي مانده بود.
چندی بعد در جبهههای جنگ اوضاع به نفع متحدین تغییر کرد. دولت عثمانی پیروزیهایی را به دست آورد. این امر سبب گردید، مجدداً رضا قلی خان نظامالسلطنه رییس حکومت ملی به كرمانشاه بازگردد. «ابوالقاسم خان چندان از بازگشت حكومت ملي نظام السلطنه خوشحال شد كه بي درنگ با پنجاه سوار زبده حركت كرد و به حكومت ملي پيوست و در صف فرماندهان رشيد قواي حكومت ملي در آمد و بعنوان يكي از فرماندهان قشون ملي به عراق و سپس به استانبول مهاجرت كرد و در بيشتر مراسم و تشريفاتي كه به احترام اعضاي حكومت ملي ايران انجام ميشد ، شركت ميجست. انوار پاشا وزير جنگ عثماني مدال سياست و شمشير به او داد( اوژن بختیاری ، 1345 :258تا261)».
در جریان نبرد با سربازان روسیه محافظت از بسیاری از مناطق از جمله شهر نهاوند به بختیاریها سپرده شده بود. بختیاریها در همه جنگها از خود رشادت نشان داده و پیروز میدان جنگ بودند.سید علیمحمد دولتآبادی (1381، ص 647، 646) در «خاطرات و ملاحظات» خود در باره رشادت ابوالقاسم خان بختیاری نوشته است: «جنگ سختی در نهاوند اتفاق افتاد ابوالقاسم خان خیلی رشادت کرد تا تمام قوا از نهاوند خارج نشده می جنگیده است که اگر رشادت او نبود تمام آنها را دستگیر میکردند».
بعد از پایان جنگ جهانی اول، سفارت ایران در ترکیه اعلام کرد که میرزا ابوالقاسم خان بختیاری جز کسانی است که مساعدت در باره آنها به جهت رفتن به ایران نخواهد شد. البته بعد از مدتی با رایزنیهای مختلف وی موفق شد به همراه سید علیمحمد دولتآبادی در روز بیست و نهم 1327 ه.ق. از اسکله استانبول به طرف ایران حرکت کردند.
ابوالقاسم خان بختیار
اما ابوالقاسم خان بختیار فرزند لطفعلی خان امیرمفخم است که در سال 1294 شمسی به دنیا آمد. در سن چهارده سالگی برای تحصیل به انگلستان رفت. در سال 1314 شمسی با دختر عمویش بیبی عظیمه ازواج کرد.
وی از سال 1320 تا 1332 شمسی چند حرکت نظامی را علیه دولت مرکزی سازماندهی و رهبری کرد.
حرکت اول او بعد از وقایع شهریور 1320 شمسی و در مخالفت با حضور نیروهای انگلیس در ایران بود.
در سال 1321 نیز یک عملیات نظامی را علیه منافع انگلیس و ایجاد ناامنی در مناطق نفتی رهبری کرد که به جنگ دشت شیر در سال 1322 شمسی منتهی گردید.
او در سال 1320 وی برای مدت شش ماه فرماندار کاشان بود که با فشار انگلیسیها فرمانداری وی تمدید نگردید. از سال 1324 تا 1326 نیز به تنهایی یا به شراکت فرماندار شهرکرد و بختیاری بود.در سال 1325 یکی از عوامل نهضت جنوب بود بنا بر برخی اظهارنظرها یکی از عوامل شکست این نهضت نیز بود.
در سال 1325 در جنگ با فرقه دمکرات در آذربایجان شرکت فعال داشت و در سال 1330 مدتی فرماندار کردستان بود این بار نیز با فشار انگلیسها برکنار گردید.
در پاییز سال 1331 با هماهنگی دربار و در راستای تضعیف دولت ملی مصدق یک سلسله عملیات نظامی را در کنار حوزههای نفتی در اطراف مسجدسلیمان سازماندهی کرد که تا اردیبهشت سال 1332 ادامه پیدا کرد.
با کودتای 28 مرداد سال 1332 ابوالقاسم خان بخشیده شد. سرانجام در سال 1335 در سن 41 سالگی در تهران فوت کرد. در باره مرگ مشکوک وی دو نظر وجود دارد. عدهای مرگ وی را در نتیجه رقابتهای خانوادگی به تیمور بختیار که در این زمان شخص قدرتمندی بود نسبت میدهند. گروهی دیگر معتقد هستند که عوامل دربار وی را مسموم کرده و به قتل رساندند.
منبع: آزاد مردان
نظرات شما عزیزان: