چوخواهی که لذت بری از بهار
بیا اندیکا و بگرد این دیار
به مهمان نوازی همه شهره اند
به مردانگی جمله اعجبوبه اند
هوا دلپذیر و زمین سبزه زار
نشینند مردم بِه زیر کُنار
ادامه در ادامه مطلب...
نویسنده و پژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری
چلو، در شمال شرق استان خوزستان واقع شده دارای آب و هوای گرمسیری و چراگاههای زمستانی است.فصل بهار یکی از اصلی ترین ایل راه عشایر بختیاری می باشد. تابستان به علت گرمی هوا خالی از سکنه است و از اوایل پاییز میزبان بازگشت تدریجی عشایر از سرحدات فلات مرکزی ایران می باشد.
ادامه در ادامه مطلب....
نویسنده و پژوهشگر ؛ حسین چراغیان بختیاری
به فرهنگ باشد روان تن درست
شهرستان اندیکا بین ۴۹ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۵۲ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و بین ۳۱ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۳۹ دقیقه عرض شمالی از خط استوا در حاشیه شرقی اسـتان خوزستان واقع گردیده است. نـزدیکترین شهرستان به اندیکا از نـقطه صـفر مـرزی کـه “پل گدار لندر ” می باشد تا مسجد سلیمان فاصله ای به طول ۲۵ کیلو متر دارد.
ادامه در ادامه مطلب...
نویسنده و پژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری
این نوشتار به جهت معرفی دو مکان بختیاری نشین با موضوعات؛جغرافیای طبیعی، شرایط اقلیمی پوشش گیاهی و جانوری، آثار باستانی، جاذبه های گردشگری، مردم شناسی،بررسی وجه تسمیه و انعکاس مشکلات ودرد و رنج بدبختی این دیار فراموش شده نگارش یافته که امیدواریم برای دلسوزان و علاقمندان اینگونه مباحث مفید واقع گردد.شوربختانه درحالی که برخی در کاخ ها و آسمان خراشهای مرفه پایتخت و مراکز استانها آرمیده اند عده ای از مردمان نجیب و شریف بختیاری مانند مردمان عهد عتیق در کندی ها و ساختمان های سنگی بدون ملات به نام لیر زندگی می کنند که در عصر حاضر می تواند برای دست اندر کاران و وجدان بشری مایه ننگ و سرافکندگی باشد لذا امیدواریم با یاری خداوند بزودی این نابسامانی ها با همت جمعی مردم و مسئولان مرتفع گردد.
ادامه در ادامه مطلب...
نویسنده و پژوهشگر:حسین چراغیان بختیاری
یکـی پـارسی بــودبس نـامــدار که سرخابش خواندی همی شهریار
فردوسی بزرگ
نویسنده و پژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری
شهر بازفت با ادغام تلورد و چمنگلی تشکیل شده، به عبارت دیگر بخش بازفت به مرکزیت شهر بازفت است. برابر آمار رسمی بخش بازفت 15هزار نفر جمعیت،30 هزار عشایر عبوری، 72 روستا و در 115 کیلومتری شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. بازفت ازدو قسمت بازفت بالا و بازفت پایین تشکیل شده ساکنین بازفت بالا به مرکزیت مازه سوخته و چبت شامل طوایف موری،منجزی، للری، ذلقی، سادات و غلام قطب الدین عبدالله ،بابادی گاشه،شیخ سلیمان احمد و چهارلنگ الهیاری می باشند و ساکنین بازفت پایین به مرکزیت تلورد(چم قلعه) و چمنگلی عمدتا ازطوایف، موری، شیخ رباط، کیارسی،ممبینی، سهید گورویی، بامدی و گندلی هستند، مردم بازفت در جریان جنگ ایران و عراق چند جانباز و دو شهید تقدیم به این آب و خاک کرده است...
نویسنده وپژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری
شهر گلگیر بین 49درجه و 10 دقیقه تا 49 درجه و 59 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و30 درجه و 37 دقیقه تا 31 درجه و5/41 دقیقه عرض شمالی از خط استواقرار گرفته است.
از مهمترین ارتفاعات گلگیر کوه آسماری است که 1390 مترار سطح دریا ارتفاع دارد.فاصله مرکزاین شهر تاشهرستان مسجدسلیمان به طول 45 کیلومتر و تا مرکز استان 170 کیلومتر و تا پایتخت994 کیلومتر و از نقطه صفر مرزی یعنی پل سی میلی تا شهرستان هفتگل 15 کیلومتر و تا شهرستان رامهرمزد حدود 40 کیلومتر به عبارتی دیگر گلگیر از طرف جنوب شرق به شهرستانهای هفتگل و رامهرمز و از طرف شمال شرق به شهرستان ایذه و از سوی غرب به شهرستان مسجد سلیمان و از جانب غرب و جنوب غرب به منطقه نفت سفید و شهرستان شوشتر منتهی گردیده است.
ادامه در ادامه مطلب....
نویسنده و پژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری
شهر بازفت با ادغام تلورد و چمنگلی تشکیل شده، به عبارت دیگر بخش بازفت به مرکزیت شهر بازفت است. برابر آمار رسمی بخش بازفت 15هزار نفر جمعیت،30 هزار عشایر عبوری، 72 روستا و در 115 کیلومتری شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. بازفت ازدو قسمت بازفت بالا و بازفت پایین تشکیل شده ساکنین بازفت بالا به مرکزیت مازه سوخته و چبت شامل طوایف موری،منجزی، للری، ذلقی، سادات و غلام قطب الدین عبدالله ،بابادی گاشه،شیخ سلیمان احمد و چهارلنگ الهیاری می باشند و ساکنین بازفت پایین به مرکزیت تلورد(چم قلعه) و چمنگلی عمدتا ازطوایف، موری، شیخ رباط، کیارسی،ممبینی، سهید گورویی، بامدی و گندلی هستند، مردم بازفت در جریان جنگ ایران و عراق چند جانباز و دو شهید تقدیم به این آب و خاک کرده است...
جان رفت درسرمی و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند
از جمله مشکلاتی که از قدیمالایام مردم وحکومت ها با آن دست به گریبان بوده اند و همواره حیات بشر را تهدید میکرده تغییرات اقلیمی و حوادث غیر مترقبه مانند سیل، تکرگ،زلزله، خشکسالی و شیوع بیماریهای واگیردار مانند طاعون و وبابوده که همیشه اولین قربانیان مردمان فقیر و کم بضاعت بوده است.
ادامه در ادامه مطلب...
نویسنده: حسین چراغیان بختیاری
به نام خـداوند و خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه
به خشم اندرون، شير جنگي بود به جـاي خرد، سام سنگي بود
اگرچـرخ گـردان کشد زین تو سر انجام خشت است بالین تو
(فردوسی علیه الرحمه)
حكومت محلي اتابكان لر بزرگ از نيمه دوم قرن ششم هجري (550 ق) آغاز و تا سال (827 ق) تداوم يافت، اين حكومت بر بخش بزرگي از سرزمين هاي غربي وجنوب غربي ايران كه شامل بخشي از استان هاي خوزستان، چهارمحال وبختياري ، اصفهان ، لرستان ، كهگيليويه وبوير احمد و بخشي از استان فارس كنوني بود، فرمانروايي مي كردند.
ادامه در ادامه مطلب...
بسی رنج بـردم در این سال سـی
عجم زنده کـردم بدیــن پـارسی
فردوسی در سال 329 هجری قمری برابر با 940 میلادی در روستای باژ از توابع طوس در خانواده ای از طبقه دهقانان دیده به جهان گشود و در جوانی شروع به نظم برخی از داستانهای قهرمانی کرد. در سال 370 هجری برابر با 980 میلادی - زیر دیده تیز و مستقیم جاسوس های بغداد و غزنین ، تنظیم شاهنامه را آغاز می کند و به تجزیه و تحلیل نیروهای سیاسی بغداد و عناصر ترک داخلی آنها می پردازد. فردوسی ضمن بیان مفاسد آنها، نه تنها با بغداد و غزنین ، بلکه با عناصر داخلی آنها نیز می ستیزد و در واقع ، طرح تئوری نظام جانشین عرب و ترک را می ریزد حداقل آرزوی او این بود که ترکیبی از اقتدار ساسانیان و ویژگیهای مثبت سامانیان را در ایران ببیند. چهار عنصر اساسی برای فردوسی ارزشهای بنیادی و اصلی به شمار می آید و او شاهنامه خود را در مربعی قرار داده که هر ضلع آن بیانگر یکی از این چهار عنصر است آن عناصر عبارتند از: ملیت ایرانی ، خردمندی ، عدالت و دین ورزی او هر موضوع و هر حکایتی را برپایه این چهار عنصر تقسیم می کند. علاوه بر این ، شاهنامه ، شناسنامه فرهنگی ما ایرانیان است که می کوشد تا به تاخت و تاز ترک های متجاوز و امویان و عباسیان ستمگر پاسخ دهد او ایرانی را معادل آزاده می داند و از ایرانیان با تعبیر آزادگان یاد می کند؛ بدان سبب که پاسخی به ستمهای امویان و عباسیان نیز داده باشد؛ چرا که مدت زمان درازی ، ایرانیان ، موالی خوانده می شدند و با آنان همانند انسان های درجه دوم رفتار می شد بنابراین شاهنامه از این منظر، بیش از آن که بیان اندیشه ها و نیات یک فرد باشد، ارتقای نگرشی ملی و انسانی و یا تعالی بخشیدن نوعی جهانبینی است.
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید